همشهری آنلاین_پریسا نوری: مثلاً اگر پزشکتان با خط بد نسخه را بنویسد ممکن است متصدی داروخانه داروی اشتباه بپیچد یا ناچار شوید برای اصلاح نسخه به مطب دکتر برگردید. اما فقط پزشکان نیستند که باید خوش خط باشند، مأموران پلیس راهورکه برگههای جریمه را مینویسند هم باید خط خوب و خوانایی داشته باشند تا نوع تخلف و در نتیجه رقم جریمهها هنگام ورود به سیستم پلیس اشتباه محاسبه شود. اما شاید رفتن به کلاسهای خوشنویسی برای این افراد با وجود مشغله فراوان، دور از انتظار باشد.
از اینرو «عاطفه حسینی» بانوی هنرمند هممحلهای هر هفته داوطلبانه به اداره پلیس راهور منطقه ۴ میرود تا به مأموران پلیس بهطور رایگان خوشنویسی آموزش دهد. برای آشنایی با این هنرمند که همزمان استاد ۲ هنر نقاشی و خطاطی است و دستی در فعالیتهای خیرخواهانه دارد، به آموزشگاهش در محله لویزان رفتیم.
آموزشگاه خطاطی و نقاشی بانو حسینی در یکی از خیابانهای اصلی محله لویزان است و سکونت چند ساله او در این محله موجب شده بهعنوان شهروندی مسئولیتپذیر برای حل مشکلات محله همواره به دنبال راهکار باشد. او سال گذشته در نامهای با خط خوش پیشنهاداتی برای باز شدن گره ترافیک لویزان نوشت و به اداره راهور و شهرداری ناحیه ارسال کرد و همین نامه پای این هنرمند را بهعنوان مربی خوشنویسی به اداره پلیس باز کرد. او در اینباره میگوید: «نامهای به اداره راهور و شهرداری نوشتم و در آن نامه پیشنهادهایی از جمله یکطرفه کردن خیابان و... برای کاهش بار ترافیک مطرح کردم.
پس از چند روز، کارشناسانی از راهور و شهرداری آمدند تا موضوع را در محله بررسی کنند. خط تحریری و نستعلیق که در نامه به کاربرده بودم مورد توجهشان قرار گرفته بود و وقتی فهمیدند خطاطی و خوشنویسی آموزش میدهم، درخواست کردند به کارکنان این اداره بهویژه مأمورانی که برگههای جریمه را مینویسند خوشنویسی یاد بدهم. ظاهراً بد خطی برخی از مأمورانی که برگههای جریمه را مینویسند دردسرهایی را برای اپراتوری که برگهها را وارد سیستم پلیس میکند به وجود آورده بود. از اینرو با روی باز این پیشنهاد را پذیرفتم و هفتهای یک روز یا گاهی دو روز برای آموزش خوشنویسی به پلیس راهور منطقه میروم.»
- تدریس رایگان به علاقهمندان
هنرمند هممحلهای که فارغالتحصیل رشته نقاشی دانشکده هنرهای زیباست و دورههای تخصصی خطاطی را هم در انجمن خوشنویسان و پیش استادان خوشنام گذرانده، معتقد است زکات هنر آموزش رایگان به علاقهمندان است، از اینرو بیش از ۳۰ سال است که به هنرجویانی که بضاعت مالی کافی برای پرداخت شهریه را ندارند، رایگان درس میدهد. او درباره چرایی این کار میگوید: «در یک خانواده پرجمعیت با ۷ خواهر و یک برادر بزرگ شدم. در کودکی به نقاشی علاقه داشتم از پدرم خواستم مرا در کلاس نقاشی ثبتنام کند اما چون کارمند بود نمیتوانست از عهده شهریه کلاس همه ما بر بیاید. بعدها که دیپلم گرفتم در دانشگاه رشته نقاشی را انتخاب کردم و بعد از فارغالتحصیلی تصمیم گرفتم با آموزش رایگان به هنرجویانی که مثل خودم علاقه به هنر دارند اما بضاعت مالی ندارند، زکات علم و هنرم را بدهم.»
«ندا» ۲۳ ساله و یکی از هنرجویانی است که با حداقل شهریه در کلاسهای آموزشگاه شرکت میکند. او در اینباره میگوید: «مدتی پیش با کلاسهای خانم حسینی آشنا شدم یکی، ۲ جلسه آمدم اما به خاطر نداشتن شهریه خواستم انصراف بدهم. وقتی خانم حسینی متوجه شد اصرار کرد که کلاس را ادامه بدهم. او از من و خیلی از هنرجویانش شهریه کمی میگیرد، که عزت نفسمان حفظ شود.» ندا که دوره آموزشیاش تمام شده قصد دارد مدرس نقاشی شود و مثل استادش هوای شاگردان بیبضاعت را داشته باشند.»
- عبور از مشکلات با پشتکار
هنرمند هممحلهای معتقد است هنر روح آدم رو جلا داده و در مقابل مصائب زندگی قوی و محکم میکند. او برخلاف خیلیها که فکر میکنند نمیشود با نقاشی یا خطاطی امرار معاش کرد، با هنرش درآمد داشته و حتی در برههای که همسرش ورشکست شده، هزینههای زندگی مشترک را تأمین کرده است.
میگوید: «وقتی در کودکی و نوجوانی میخواستم به کلاس نقاشی بروم پدرم مخالف بود و میگفت «دختر جان پول را جایی خرج کن که بتوانی از آن درآمد داشته باشی، نقاشی برایت نان و آب نمیشود»، اما من با همه احترامی که برای پدرم قائل بودم این حرف را قبول نداشتم و در رشته نقاشی وارد دانشگاه شدم. بعد از مدتی خاطر انقلاب فرهنگی دانشگاه تعطیل شد و من ازدواج کرده و بچهدار شدم. بعد از باز شدن دانشگاه درسم را ادمه دادم و وقتی فارغالتحصیل شدم در یکی از اتاقهای خانه تدریس خصوصی داشتم و مدتی که همسرم ورشکست شد همه هزینهها بر دوش من افتاد. اما تدریس در خانه مشکلات خودش را داشت و مزاحم آسایش خانواده بود.
برای همین عزمم را جزم کردم که یک آموزشگاه برای خودم دست و پا کنم. با پولی که از تدریس جمع کرده بودم و گرفتن وام مسکن توانستم یک آموزشگاه کوچک بخرم.» حرفهایش که به اینجا میرسد میگوید: «میخواهم بگویم خانمها خودشان را دستکم نگیرند و اگر به کاری علاقه دارند، بیتوجه به مشکلات و محدودیتها آن را با پشتکار ادامه بدهند تا موفق بشوند.»
- کمک به نیازمندان
فعالیتهای خیرخواهانه هنرمند محلهای فقط به آموزش رایگان محدود نمیشود. او پای ثابت خیریههایی است که در محلههای حاشیهای و محروم شهر فعالیت میکنند. «سمانه سرکشیکیان» یکی از هنرجویان قدیمی که سابقه آشنایی ۱۷ ساله با استادش دارد، در اینباره میگوید: «خانم حسینی به چندین خانواده نیازمند در رباطکریم سرکشی میکند و جویای احوالشان است. یکبار خانمی از آن خانوادهها تماس گرفت که همسرش تصادف کرده و بیهوش است و بیمه و پولی برای هزینه بیمارستان ندارند. با وجودی که صبح روز تعطیل بود، خانم حسینی به سرعت خودش را به بیمارستان رساند و پیگیر کارهایشان شد و...» این هنرجو که لیسانس نقاشی و دکترای جامعهشناسی دارد، و در مدرسه کودکانکار محله شوش به بچهها نقاشی درس میدهد، ادامه میدهد: «استاد همیشه مشوق و الگوی ما برای فعالیتهای خیرخواهانه است.»
نظر شما